طبقهبندی موسیقی شیعیان از «تعزیه» تا «توسل»/ این یک گنجینه است
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۷۴۷۶۵
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: عرصه تولید آثار موسیقایی مرتبط با مضامین و رویدادهای مذهبی و اعتقادی همواره جزو پرطرفدارترین و در عین حال پرچالشترین عرصههای فرهنگی هنری کشورمان بوده است که طی سالهای متمادی دوشادوش سایر فعالیتهای فرهنگی هنری مرتبط با این موضوع مورد توجه مخاطبان و هنرمندان قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تولیدات این حوزه اگر چه همواره در معرض اتهامهای فراوان از جمله «سفارشی بودن» قرار داشتهاند اما به دلیل حس و حال موجود در آنها که برگرفته از باورها و اعتقادات نهفته در ضمیر بسیاری از مخاطبان بالقوه است، در اغلب موارد فعالیت در این حوزه را با استقبال هنرمندان مواجه کرده است.
همزمان با ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) بر آن شدیم تا بار دیگر با نگاهی اجمالی به تولیدات موسیقایی مختلف مرتبط با قیام عاشورا در کشورمان در قالبهای گوناگونی چون آلبوم، موسیقی متن فیلم و سریال، اجرای زنده و مواردی از این دست داشته باشیم.
در این چارچوب آنچه مورد توجه قرار گرفته و میگیرد، صرفاً مرور و یادآوری آثار برجسته حوزه موسیقی «عاشورایی» است که در سالهای دور و یا نزدیک تولید و در بازار موسیقی عرضه شدهاند. آثاری که طبیعتاً برخی از آنها از درجه کیفی ممتاز برخوردار بودهاند و شاید برخی دیگر با انتقاداتی هم در موعد انتشار به لحاظ موسیقایی و محتوایی مواجه بودهاند اما همه در یک وجه اشتراک دارند و آن ماندگاری در حافظه جمعی دلبستگان اباعبدالله (ع) است.
در بیست و سومین قسمت از سلسله گزارشهای «روایت مهر از نواهای عاشورایی» که همچون دورههای گذشته طی ایام محرم و صفر پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، به سراغ پروژه «موسیقی مذهبی شیعیان ایران» به همت و پژوهشی جهانگیر نصری اشرفی از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران رفتیم که به سال ۱۳۸۸ در قالب یک مجموعه مهم و ارزشمند حوزه موسیقی آیینی توسط نشر ماهور پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
اثری پژوهشی که فارغ از گنجینههای صوتی ارزشمندی که توسط گروه پژوهش و گردآوری اثر صورت گرفته بود، تبدیل به یکی از پروژههای مرجع کنکاش در موسیقی آیینی و مذهبی در ایران به ویژه ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا شده و میتواند منبع قابل اتکایی برای رجوع تاریخی به آنچه در ایران از سوی هنرمندان در قالب آثار موسیقایی مذهبی تولید شده، به حساب آید. وی در مجموعه «موسیقی مذهبی شیعیان ایران» تلاش کرده ضمن ارائه برخی از نمونهها به معرفی اجمالی و مختصری از این گونههای موسیقایی و الهام از پژوهشهای دیگر کارشناسان این حوزه بپردازد.
نصری اشرفی در مقدمه این اثر پژوهشی نوشته است: مجموعه حاضر مشتمل بر بخشی از تحقیقات نگارنده است که طی سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۸ پذیرفته است. موارد انتخاب شده شاخصترین نمونههای صوتی و الحان موسیقی مذهبی شیعیان ایران است که با توضیحاتی موجز پیرامون مفاهیم هریک از لحنها و نمونهها ارائه شدهاند.
یادآوری این نکته ضروری است که در پژوهش و ضبطهای میدانی و استودیوی این مجموعه تلاش و تمرکز بسیاری خرج دادهام تا نمونههای صوتی در هر قسمت با جریان سیال سنتهای شناخته شده رپرتوار موسیقی مذهبی منطبق بوده و دو اصل نسبی اصالت و قدمت مورد توجه و دقت قرار گیرد. با این حال باید اذعان کرد که مجریان حال حاضر موسیقی مذهبی ایران به صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه تغییراتی در برخی الحان و متنهای مربوطه اعمال میکنند.
پارهای از تغییرات فوق بر بستر سنتهای شناخته شده خلاقیتهای فردی و ذوقی هنرمندان شکل یافته و در چنین چارچوبی قابل ارزیابی است. اما بخشی دیگر از تغییرات یاد شده، بی آنکه بخواهم قضاوت خاصی نسبت به آن داشته باشم. محصول جریانات موسیقی به اصطلاح جدید است.
با این حال به گمان نگارنده در حال حاضر این مجموعه میتواند یکی از اصیلترین اسناد صوتیِ موسیقی مذهبی معاصر شیعیان ایران قلمداد شود. پدیدهای که با شتابی روز افزون در معرض تغییر و در نتیجه دستخوش دگرگونی ساختاری است.
مداخلی که در این پروژه در تعریف موجز برخی از الحان، راویان و یا مناسبتها و مراسم موسیقی شیعی آمده است خود مبین میزان دگرگونی، تغییر و یا استحاله این بخش از موسیقی ایران طی چند دهه گذشته است. بسیاری از نغمات و مناسبتها به طور کل منسوخ گردیده و تعدادی از آنها نیز به طور اجتناب ناپذیری در معرض فراموشی و یا تغییر قرار دارند.
نصری اشرفی در مجموعه آلبومهای «موسیقی مذهبی شیعیان» که بخش اعظمی از آن به نواها و آواهای مرتبط با ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا مربوط است، پیش از پرداختن به گونههای مختلف موسیقایی و نمایشی تعزیه در شهرهای مختلف کشور و این آواهای مذهبی تلاش کرده تا در ابتدا به ارائه دیدگاههای خود درباره مفاهیمی چون «موسیقی دینی» و «موسیقی مذهبی» بپردازد.
وی در تعریف موسیقی دینی نوشته است: اصطلاح موسیقی دینی را باید مشخصاً به آن دسته از الحان و آوازهایی اطلاق کرد که از ماهیت دینی برخوردار بوده و در حقیقت بازخوانی و گوشزد کردن راهکارهای شرعی و یادآوری مستمر اصول و مبانی دین به پیروان و مؤمنان است. ادبیات و متن موسیقی دینی مستقیماً از کتابهای مشهور به کتابهای آسمانی و الهی اخذ میشود. تلاوت قرآن در اسلام در رده بندی موسیقی دینی قرار دارد. در این میان برخی از انواع آوازهایی که ماهیت متون و ادبیات آنها به صورت آشکار مأخوذ از کتب دینی بود و یا مرتبط با مراسم، مناسک و عبادات شرعی پذیرفته شده بین پیروان همه مذاهب و فرق یک دین است نیز در طیف موسیقی دینی قرار میگیرد. این گونه الحان در قیاس با موسیقی مذهبی از شمار و تنوع محدودتری برخوردارند.
نصری اشرفی درباره «موسیقی مذهبی» نیز چنین میگوید: «موسیقی مذهبی به طیف گسترده و متنوعی از الحان و آوازها اطلاق میشود که از موقعیت و هویت تثبیت یافته و تعریف شدهای در میان مؤمنان هریک از مذاهب و فرق و نحل برخوردار است. این گروه از الحان غالباً در خدمت تهییج، حس انگیزی، تشویق و یادآوری برخی از اصول دینی مذهبی و یا بازگفت روایات و ذکر سرگذشت پیامبران، امامان، اولیا و بزرگان مذهبی قرار داشته و با بازتاب آنی از شوق و وجد حال مؤمنان است.
بر این اساس موسیقی مذهبی از نظر مضمونی حوزه وسیعی از راهکارهای شرعی و فقهی، مدح و ستایش پروردگار، باز گفت روایات و یا وقایع و رویدادهای مذهبی و نیز موضوعات حکمی پندآموز مربوط به یک مذهب را در بر دارد. الحان مذکور، در اثر کثرت استفاده و کاربرد مستمر، یادآور خاطرهای مشخص از رویدادها، مناسک و یا مناسبتهای مذهبی ویژه است. در عین حال مجریان موسیقی مذهبی در طول تاریخ به فراخور ذوق و دانش موسیقایی خود جهت انطباق الحان وام گرفته ملی و قومی و همسو سازی آنها با احساسات مؤمنان تغییراتی ایجاد کردهاند. تغییرات یاد شده که به مرور زمان و با احتیاط لازم پدید آمده، غالباً بر اساس و مبتنی بر سنتهای معتبر موسیقایی یک قوم یا یک ملت است. اما در هر صورت این روند در دراز مدت موجب پیدایش الحانی شده که رفتهرفته خود را از منبع قدیمی و نیز جایگاه اصلی و معمول کاربرد خویش منفک و متمایز ساخته و در نتیجه، گروه نغمات و الحان موسیقی مذهبی را با ویژگیهای خاص لحنی و البته مضامین سراسر مذهبی پدید آوردند. موسیقی مذهبی در ایران از نظر ساختار و فرم نغمگی، به طور کلی برگرفته و یا ملهم از انواع موسیقی ملی (ردیفی) و یا موسیقی بومی و قومی (فولکلور) است.
نصری اشرفی: این مجموعه میتواند یکی از اصیلترین اسناد صوتیِ موسیقی مذهبی معاصر شیعیان ایران قلمداد شود. پدیدهای که با شتابی روز افزون در معرض تغییر و در نتیجه دستخوش دگرگونی ساختاری است موسیقی دینی – مذهبی ایران، مانند انواع موسیقی مذهبی دیگر ملل، بنابر کارکردها و ظرفیتهای گوناگون خود، با شکلهای مختلفی قابل دسته بندی است. این دستهبندیها میتواند بر اساس ساختار فنی الحان، شخصیت موسیقایی یا تعلقات ملی – بومی، ایلی – طایفهای، تنوع مضامین و درون مایه مفهومی آن، ویژگیهای آئینی – مناسبتی و مراسمی، موقعیتها و مناسبتهای مکانی و زمانی اجرا (تقویمی)، دیدگاههای فرقهای و یا با تلفیقی از این ویژگیها صورت گیرد
در تقسیمبندی تفکیک موسیقی دینی – مذهبی رایج در ایران، بیتردید بزرگترین و مهمترین کارگان، چه از نظر کمی و تعدد الحان و چه به لحاظ کیفیت موسیقایی، تنوع ملودیک، گوناگونی سازها و ادوات و نیز گستره آئینی و مناسبتی، به موسیقی اسلامی (اعم از شیعه و اهل سنت و فرقههای منتسب به آنها) مربوط است.
با این حال بررسی موسیقی دینی – مذهبی علاوه بر موسیقی اسلامی، در ابعاد محدودتر از طریق موسیقی زرتشتیان ایران، انواع موسیقیهای مربوط به الحان دینی – مذهبی مسیحیان ایران (اعم از کلیساهای ارامنه تهران با آسوری های غرب ایران) موسیقی مربوط کنیسههای کلیمیان ایران و نیز موسیقی دینی دیگر ادیان الهی قابل ردیابی است.»
نصری اشرفی ادامه میدهد: «باید متذکر شد، انواع موسیقی ادیان غیراسلامی در ایران به تعداد معدودی از ملودیها و الحان ساده و یکنواخت محدود است که عموماً به قرائت متون دینی، از جمله اوستا، انجیل، تورات و گنز مربوط میشود.
طبیعی است در تحقیقات ما برخی دیگر از آئینها و مراسم و مناسک ادیان مذکور همچون دعاهای مراسم عشای ربانی مسیحیان، جشنهای دینی زرتشتیان، دعاها و آوازها و مراسم جشن ازدواج و تدفین و تولد مندائیان و یا دعاها و ذکرهای مراسم اموات در کنیسههای کلیمیان، به ویژه منظومههای «آشوقی» و گوسن های ارمنی، در رابطه با مصائب حضرت مسیح و سرگذشت حواریون این پیامبر بزرگوار از نظر دور نمانده است. با این حال در مجموعه موسیقی دینی – مذهبی ایران، موسیقی دینی و مذهبی اقلیتهای دینی در مقایسه با همتای اسلامی، خود به خاطر محدودیت نغمات و ملودیها، ناچیز است.
جهانگیر نصر اشرفی همراه با ارائه این توضیحات است که به ارائه توضیحاتی پیرامون «طبقهبندی موسیقی شیعیان ایران» میپردازد و ابتدا به معرفی کلیدواژههای مرتبط با آوازهای برگرفته از موسیقی ردیف با «متر آزاد» میپردازد و توضیح میدهد: آوازهای تعزیه، انواع مداحیها، دعاها و ندبهها و آوازهای مناسبتی که مبتنی بر موسیقی ردیفی هستند. در این حوزه «مصرعخوانیها»، «رجزخوانیها»، «رجزهای موافق»، «رجزهای مخالف (اشتلم)»، «اذانهای تعزیه»، «چاوشیخوانی»، «پامنبری»، «سحرخوانی»، «مناجات خوانی»، «دعاهای ندبه و استغاثه»، «بخشی از دعای توسل»، «آوازهای روضه»، «چاوشی»، «اذان»، «تلاوت قرآن»، «دعاهای مبارک رمضان»، «موسیقی زورخانه»، «صبح خوانی عاشورا»، «شطحیات»، «مداحی»، «مناقب خوانی»، «بازار خوانی»، «پامنبری» از مهمترین ها هستند.
بر اساس آنچه این پژوهشگر عنوان کرده خوانش ها و اجراهای در «نوحه»، «مرثیه»، «پیش خوانی»، «جوشی خوانی (شور حسینی و شورگیری)»، «آوازهای زورخانهای»، «پامنبری (با متر مشخص)» در ردیف آوازهای برگرفته از موسیقی ردیف «با متر معین» هستند. در بخش «آوازهای موسیقی نواحی با متر آزاد»، گونههایی چون «بیت»، «امیری»، «شرف شاهی»، «حاجیونی»، «محزونی»، «حقانی»، «بیت عزا»، «مناجات نامه»، «روحانی نامه»، «مولودی نامه»، «کرنا نوازی»، «شهادتن خوانی»، «چاوشی» جزو شاخصترینها هستند. این در حالی است گونههایی چون «بزله»، «کرب زنی»، «سنج و دمام»، «واسونک» نیز در حوزه «آوازهای برگرفته از موسیقی نواحی با متر معین» مورد توجه قرار گرفتهاند. در حوزه «آوازهای برگرفته از موسیقی نواحی با متر فراخ» عباراتی چون «کافر مسلمان»، «بندبربر»، «شهر عجایب»، «ضامن آهو»، «بابا روشن»، «لام الف الله»، «چاربند عاشق»، «صیاد» و «امام رضا» از برجستهترین ها هستند.
جهانگیر نصر اشرفی همراه از پس این مقدمه موسیقایی است که در چهار بسته موسیقایی و پژوهشی «تعزیه ملی»، «تعزیه بومی»، «مدح و منقبت» و «نوحه و پیش خوانی» جزییات کاملتری از آنچه در پژوهش خود عنوان کرده، میپردازد.
کد خبر 5839716 علیرضا سعیدیمنبع: مهر
کلیدواژه: موسیقی آئینی موسیقی نواحی ماه محرم و صفر محرم 1402 تئاتر ایران هنرمندان تئاتر فیلم کوتاه تعزیه تئاتر شهر تام کروز موسیقی ایرانی شبکه نسیم اعتصاب سریال عشق کوفی نقاشی احمد عزیزی تماشاخانه انتظامی موسیقی مذهبی شیعیان شیعیان ایران موسیقی نواحی انواع موسیقی موسیقی دینی مورد توجه مناسبت ها نمونه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۷۴۷۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گنج داریوش سوم هخامنشی؛ گنجینهای عظیم که هنوز پیدا نشده است
گنج داریوش سوم هخامنشی که قرار بود برای جمعآوری لشکری انبوه توسط او صرف شود، یکی از بزرگترین گنجهای گمشده ایران محسوب میشود.
به گزارش گجت نیوز، اسکندر مقدونی در زمان تسخیر سرزمینهای پادشاهی هخامنشی و تصاحب غنایم شوش، ایسوس (شهری در ترکیه امروزی)، دمشق و پارسه (تخت جمشید)، بخش مهمی از گنجینه هخامنشیان را به دست آورد؛ اما آنچه که بهعنوان گنجینه داریوش سوم مانند رازی در دل تاریخ گم شده است، میتواند یکی از بزرگترین و ارزشمندترین گنجهای ایران باشد.
گنج داریوش سوم هخامنشی کجاست؟اگر از خود میپرسید بزرگترین گنج گمشده ایران چیست و مربوط به کدام دوره است؟ یک پاسخ ممکن برای این سوال میتواند گنج رازآلود و گمشده داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی باشد.
تردیدی نیست که اگر داستان گنجینه آخرین پادشاه هخامنشی واقعیت داشته باشد، این گنج میتواند یکی از مهمترین و ارزشمندترین گنجهای ایران باشد.
گنجینه داریوش، ثروت تاریخی خاندان هخامنشیان بوده که در طول سالها جمعآوری شده بود و اگرچه اسکندر بخشهایی از آن را تصاحب کرد، اما داریوش سوم در جریان فرار خود بخش عمده آن را با هدف تشکیل ارتشی بزرگ برای مقابله با اسکندر حمل میکرده است.
داریوش سوم کیست و چگونه به پادشاهی رسید؟داریوش سوم معروف به دارا، آخرین پادشاه شاهنشاهی هخامنشی محسوب میشود که از ۳۳۶ تا ۳۳۰ قبل از میلاد سلطنت کرد. او فرزند آرشام و سیسی گامبیس و آخرین پادشاه رسمی هخامنشی بود.
داستان داریوش سوم در زمان پادشاهی اردشیر سوم آغاز میشود. بنا بر اسناد تاریخی، در زمان آغاز سلطنت اردشیر سوم و تصمیم او برای حذف دیگر شاهزادگان رقیب، خبری از داریوش نبود و این میتواند حاکی از این باشد که نقش و رده داریوش در آن زمان چندان حائز اهمیت نبوده است.
با وجود این، شاهزاده جوان هخامنشی در نبرد با کادوسیان تواناییهای خود را اثبات کرد؛ بهنحوی که اردشیر سوم، داریوش را دلیرترین پارسیان نامید و به مقام ساتراپی ارمنستان برگزید.
بعدها اما، باگواس، وزیر بزرگ دربار هخامنشی، اردشیر سوم را مسموم کرد و پسرش ارشک را بر تخت نشاند. طولی نکشید که وزیر خائن ارشک را هم مسموم کرد و تصمیم گرفت ساتراپی ارمنستان یعنی داریوش را بر تخت بنشاند تا بتواند او را بازیچه کرده و کنترل کند. باگواس اما به خواسته خود نرسید و این داریوش سوم بود که وزیر خائن را به قتل رساند.
در سال ۳۳۰ پیش از میلاد و در شرایطی که پادشاهی هخامنشی بعد از دو شکست پیاپی در نبرد با اسکندر، در خطر سرنگونی توسط ارتش مقدونی قرار داشت، داریوش تصمیم گرفت در هگمتانه در ماد، ارتش بزرگ دیگری برای نبرد با اسکندر تشکیل دهد. اما حمله اسکندر به این سرزمین، نقشه داریوش را عقیم کرد و به همین دلیل شاهنشاه با برادرزادهاش به نام بسوس و جمعی از بزرگان هخامنشی از ری به سمت شرق حرکت کرد.
در مسیر و در حوالی دامغان، بسوس از ترس نزدیک بودن لشکر مقدونی به شاه خیانت کرده، او را زخمی کرد و به باختر رفت تا به عنوان اردشیر پنجم، پادشاه جدید هخامنشی حکومت کند.
از سوی دیگر و در همین شرایط، اسکندر به کاروان داریوش سوم رسید؛ اما در این زمان شاهنشاه فوت کرده بود. پس او برای مشروعیت بخشیدن به فتوحات خود، ابتدا جسد شاه را با احترام و تشریفات دفن کرد و سپس به تعقیب بسوس یا اردشیر پنجم رفت تا او را مجازات کند.
ماجرای گنج داریوش سوم چیست؟بنا بر اسناد تاریخی، اسکندر در پارسه حدود ۹ هزار تالنت طلا و ۴۰ هزار تالنت نقره به دست آورد. تالنت در معیارهای وزنی امروزی، چیزی برابر با ۲.۲۶ کیلوگرم است و با این اوصاف باید گفت اسکندر از تنها یکی از شهرهای بزرگ پادشاهی هخامنشی، حدود ۱۰۰۰ تن جوهرات و غنیمت بهدست آورد.
دیودور سیسیلی، مورخ مشهور یونانی در اینباره نوشته که اسکندر بعد از تصرف پارسه، غنیمتها را بر بیش از ۳ هزار شتر بارکش و ۱۰ هزار جفت قاطر (یعنی ۲۳ هزار حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد.
با وجود این، همه اینها تنها بخشی از ثروت بیکران پادشاهی هخامنشیان بود؛ چرا که داریوش سوم قبل از رسیدن اسکندر به پارسه، با کاروانی از گنجینههای مهم به پایتخت تابستانی قلمرو خود یعنی هگمتانه رفت.
گفته میشود داریوش سوم پیش از مرگ و در شرایطی که احساس خطر کرده بود، دستور داد تمام طلاها، نقرهها و اشیای قیمتی را در اطراف این شهر دفن کنند. این موضوع سبب شد تا اسکندر بعد از تصرف هگمتانه، هیچ اثری از گنج بزرگ داریوش سوم پیدا نکند.
بهگفته پژوهشگران تاریخ، گنج داریوش سوم چیزی معادل نیمی از کل دارایی خاندان هخامنشی بوده و قرار بوده برای بازسازی ایران و جمعآوری یک لشکر بزرگ برای مقابله با اسکندر صرف شود.
لازم به ذکر است، تمام تلاشها برای یافتن گنج داریوش سوم تا امروز بینتیجه بوده و هیچکس نتوانسته رد یا نشانی از آن پیدا کند.